استخدام مهندس عمران در مصاحبه شغلی
حتماً شما جستهگریخته مطالب و توصیههایی برای مصاحبه استخدامی خوانده یا شنیدهاید اما تمام این مطالب بیشتر به شکلی گفتهشدهاند که خواننده و شنونده از هر رشته تحصیلی بتواند با آن ارتباط برقرار کند به همین علت تصمیم گرفتم تجربیات خودم از فضای مصاحبه شغلی استخدام مهندس عمران در حد دانش خودم به اشتراک بگذارم شاید بتواند راه گشای کسانی باشد که خود را آماده حضور در چنین جلساتی میکنند.
انتظارات خود را واقع بینانه کنید!
واقعیتش این است که شاید بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته در دوره کارشناسی اگر به 4 سال قبل برمیگشتند شاید این رشته را دیگر انتخاب نمیکردند؛ مهندسی عمران اسم شیک دهانپرکنی دارد ولی محیط کاری شیکی ندارد. شرایط کاری ان سخت و سقف بالای سرش اسمان در زیر نور تند آفتاب است. با توجه به موضوع پروژهای که دران هستید ممکن است در شهر یا کیلومترها بیرون از شهر دور از خانواده باشید و بعد از تمام این حرفها خبر بد براتون دارم برای استخدام مهندس عمران … دستمزدها بالا نیست!!! … شما بابت این کار سخت کمی بیشتر از حقوق کار دریافت میکنید، البته اوضاع به این شکل نمیماند اگر باهوش باشید و کمی زبل خودتان راه و چاه را پیداکرده و از این گردونه جدا میشوید ولی باید این را بدانید که موفقترین انسانهای این رشته همه این خاکخوری را تحمل کردهاند.
نق نزنید!!!
بعضی از دوستان تازه فارغالتحصیل مدام نق میزنند که در دانشگاه به ما چیزی یاد ندادند و این مطالبی که ما خواندهایم به هیچ جای کار ما نمیآید … اگر ما هم در فلان دانشگاه …. واقعیتش این است که اوضاع برای همه یکسان است فرقی نمیکند شما در کدام دانشگاه در ایران درسخوانده باشید این 144 واحد درسی برای تمامی دانشگاههای مصوب زیر وزارت علوم یکسان است …. البته قبول دارم که اینیک آسیب آموزشی است که تا این حد به دروسی که جنبه اجرایی داشته بیتوجهی شده و به نظر می اید انگار جوری برنامهریزیشده که قرار است دانشجو برای همیشه در همان فضای تئوریک باقی بماند و بعدازاین همهوقت و انرژی تزریقی به نیروی صنعت کشور که روزبهروز پیرتر میشود نباشد.
به خاطر همین است که در بسیاری از پشت نیمکتهای دانشگاه برچسبهای تبلیغاتی میبینید با این عنوان که ( انجام پروژ های فولاد و بتن … یا ترجمه مقاله …. انجام پایاننامه …. ) که خود اینیک آسیب بزرگتر است ، جوانان تازه فارغالتحصیلی که خود دغدغه امرارمعاش دارند ( که البته حق هم دارند ) درست بهمانند یک سلول سرطانی عمل کرده و اجازه نمیدهند سلولهای جوانی که در حال رشد هستند وظیفه خودشان را درست انجام بدهند و خبر بدی را میدهند که نسل جدید از نسل حاضر بیکار بیسوادترند.
البته امید من این است که به کسی برنخورد اما چرخه معیوب سیستم بهخودیخود چنین محصولاتی را تحویل میدهد اما همیشه این امید است که با تلاش شرایط را به نفع خودمان برگردانیم.
قبل از ورود به جلسه استخدامی چکار کنیم؟
تا اینجایی که میتوانید در مورد سازمان یا شرکتی که میخواهید برای استخدام شدن بروید اطلاعات جمع کنید و به اطلاعات کلی پسر همسایه اکتفا نکنید شما باید بدانید این سازمان دقیقه در چه گرایشی فعالیت میکند و قبلاً چهکارهایی انجام داده و یا مشتریانش چه کسانی هستند اگر این شرکت وبسایتی دارد حتماً به آن سر بزنید، آنجا میتوانید اطلاعات خوبی جمع کنید این اطلاعات به شما کمک میکند راحتتر سر جلسه حاضر شوید ، بسیاری از دوستان وقتیکه سر جلسه متوجه میشوند محل پروژه کیلومترها با منزلشان فاصله دارد و قرار است هفتهای یکبار خانواده را ببینند مردد میشوند که اصلاً این شغل را میخواهند یا خیر.
توانمندی های خودمان را چگونه عرضه کنیم؟
لطفاً از خودتان تعریف نکنید این بهترین لطفیست که میتوانید در حق خودتان بکنید. در این صنف احتمال زیادی وجود دارد که کارفرمای شما درس مهندسی نخوانده باشد اما شخصی باتجربه و یکهشناس است یا حداقل خود را به این صفت میشناسد. حرفهایی که شما در مورد دروس دانشگاهی و ایتبز و سیف و امثالهم برای او میزنید معنایی ندارد و اگر هم داشته باشد به کارش نمیاید، شاید خواندن دوباره جزوه روشهای اجرایی اینجا بیشتر به کار آید به همین علت است که به شما گفتم در مورد گرایش کاری ان شرکت اطلاعات جمع کنید.
به شما توصیه میکنم حداقل معنای 10 اصطلاح کاری که مربوط به کار ان شرکت است را یاد بگیرید این به شما کمک فضای ادبیاتی شما به مصاحبهکننده نزدیک شود. شما باید این را بپذیرید که یکی دو سال اول حضور در محیط کار بهمانند ورود به دانشگاه جدید است و باید به خود فرصت یادگیری مطالب جدید را بدهید.
اگر برای کار دفتری مصاحبه میشوید … توانمندیهای نرمافزاری بیشتر موردتوجه است… معمولاً دوستان یک کاغذ آچهار از تمام نرم افراهایی که تابهحال به گوششان خورده لیست میکنند. اینکه شما یک عالمِ نرمافزار بلد هستید خوب است ولی مهم مرتبط بودن آنهاست مخصوصاً با کار ان دفتر … شما باید بدانید وقتی یک لیست پر را تقدیم مصاحبهکننده میدهید در بهترین حالت فقط دو سه تای اول را میبیند و در اکثر اوقات اصلاً نمیبیند بهاینعلت که چشم انسان از پراکندگی خوشش نمیاید و مصاحبهکننده دلش میخواهد آن مهارت اصلی را از زبان خودتان بشنود… توصیه این است اگر مهارت بالاقوهای دارید حتماً با خودتان نمونه کار ببرید… نمونه کار شما باید بهصورت گرافیکی باشد که در یک نگاه قابلفهم باشد… مدتزمان جلسه کوتاه است و شما انقدر وقت ندارید که همه توانمندیهایتان را به نمایش بگذارید.
چی بپوشم؟
حتماً رسمی لباس بپوشید. هیچ اشکال ندارد شما لباس رسمی بپوشید و توضیح بدید که میدانم محیط کاری خشنه و برام مشکلی نداره که لباس کار کثیف بپوشم تا اینکه با لباس اسپورت بپوشین بخواین در مورد کار صحبت کنید.
در مورد خانمها این مسئله حساستر است فرض کنید شما برای یک کار دفتری اقدام کردهاید و اتفاقاً لیاقت گرفتن این شغل رادارید که در بیشتر مواقع هم همینگونه است… اما بزرگترین نگرانی کارفرما در مورد ارتباطات خارج از عرفی است که ممکن است در داخل محیط کارش شکل بگیرد و اینکه نتواند کنترل بکند درنتیجه از خیرش میگذرد که متأسفانه برای خانمها این خبر خوبی نیست به همین علت توصیه میکنم حتی اگر لازم باشد بیشتر از عرف رسمی بپوشید تا حس اعتماد را جلب کنید. دقت کنید که منظور نوع مانتو یا چادر نیست بلکه منظور این است که شما جوری رفتار کنید که انسان متعهد و جدی نسبت به کار هستید.
اگر احساس کردید فضای فرهنگی آنجا بازتر است و شما راحتتر میتوانید لباس خود را انتخاب کنید بازهم به شما توصیه میکنم این کار را نکنید و همان لباس رسمی را انتخاب کنید.
شاید این نکات ساده باشد ولی چون مهمِ من میگم، لطفاً لطفاً قبل از ورود به جلسه موبایلتان را خاموشکنید حتی اگر تلفن همراه شما سایلنت باشد و در میانه کلام مصاحبهکننده صفحه گوشی شما روشن بشود این مسئله در ذهنش تأثیر منفی ایجاد میکند. حتماً جوری برنامهریزی کنید که کمی زودتر سر جلسه حاضر شوید، وقتشناسی شاید یکی از مهمترین مسائل اولیهای است که هر کارفرمایی براش مهمِ و حس اعتماد ایجاد میکند.
چگونه رفتار کنم؟
رفتار غیرکلامی شما تصویری از شما است که بعد از رفتنتان در ذهن مصاحبهکننده باقی میماند، نحوه دست دادنتان (شل دست ندین) و لبخندی که میزنید چیزهایی است که زودتر وارد تصویر ذهنی مصاحبه گیرنده میشود.
ارتباط چشمی مؤثر داشته باشید، نگاهتان را ندزدید اما خیره هم نشوید اگر بتوانید این کار را بهدرستی انجام دهید حس خودباوری را به ذهن مخاطب القا میکنید… محو اتاق نشوید. ممکن است دران اتاق تابلوهای افتخار یا وسایلی باشد که ذهن شمارا درگیر کند این مسئله علاوه بر اینکه تمرکز ذهنی شمارا برهم میزند حس اعتمادبهنفس شمارا هم در ذهن خودتان و هم در ذهن او کاهش میدهد.
اگر هول شدم چکار کنم؟
اولازهمه اگر هول شدید ، نگین که هول شدید. این کلیشهای که من هول شدم حرفام یادم رفت دیگِ خیلی تکراری شده و واقعیتشم اینه که کسی دلش به حال شما نمیسوزد … پس لطفاً اعتراف نکنید که هول شدید. هیچ اشکالی ندارد شما چند ثانیه صبر کنید و بعد جواب بدید تا اینکه عجولانه حرفی بزنین که بعدش پشیمان بشین ، اتفاقا تامل شما در جواب دادن چهره ای پخته تر از شما به نمایش میگذارد.
گفت و گو